Web Analytics Made Easy - Statcounter

در دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی غربی‌ها ایشان را مودره (modérée) می‌خوانند. مقصود آن‌ها این بود که در ایران دو جناح وجود دارد: جناح رادیکال و جناح میانه‌رو. آن‌ها رییس دولت سازندگی را نماینده جناح میانه‌رو به‌حساب می‌آوردند. البته، به‌واسطه اقدامات بخش‌هایی از کابینه ایشان از جمله علی فلاحیان اطلاق این صفت به آقای هاشمی تدریجاً مورد تردید قرار گرفت تا جایی‌که اپوزیسیون‌ گفتند، هاشمی هم از جمله رادیکال‌هاست و اساساً لغت مورد استفاده غربی‌ها را تمسخر کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با روی کارآمدن دولت اصلاحات به‌تدریج واژه مودره از ادبیات سیاسی غربی‌ها حذف شد زیرا اپوزیسیون و راست رادیکال داخلی تؤامان تضعیف شده و میانه‌ی قوی شکل گرفته بود.

اما اکنون اصطلاحی ابداع شده است و از سوی برخی مورد تحسین قرار می‌گیرد؛ مقصود من اصطلاح «وسط‌باز» است. به‌نظر می‌رسد تبار این اصطلاح به زندان دوره پهلوی دوم بازمی‌گردد. در آن ایام «وسط‌باز» به دو معنا به‌کار می‌رفت. معنای اول ناظر به کنش آشتی‌جویانه نیروهایی بود که می‌خواستند میان نیروی‌های مذهبی و چپ، فصل خصومت کنند. گاهی به این افراد «چینی ‌بندزن» می‌گفتند، هر چند این افراد می‌دانستند وسط‌گیری/وسط‌بازی‌شان بی‌فایده است ولی گویی این‌ها برای روز مبادا و به قصد داوری چنین نقشی را برای خود تعریف کرده بودند.

معنای دوم اما متفاوت بود. در این معنا وسط‌باز به کسی گفته می‌شد که در زندان گاهی با ساواک همراهی می‌کرد و گاهی با زندانی‌ها. یعنی قائل به رفت‌وآمد بود! به قول عرب‌ها: یأکلون مع الذئب و یبکون مع الراعی. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت وسط‌بازی چه در لفظ و چه به‌مثابه کنش در دوره ما ابداع نشده است. اساساً زمانی‌که وضعیت سیاست قطبی و آنتاگونیستی می‌شود، این گزاره رایج می‌شود که افراد یا با ما هستند یا بر ما. به عبارتی میانه‌ از بین می‌رود.

اما مفهوم «وسط‌باز» که اکنون مصطلح شده است، به چه معناست؟ مطابق ادبیاتی که رایج شده است «وسط‌باز» به کسانی اطلاق می‌شود که بین دو امر سیاسیِ متناقض ایستاده‌اند و حاضر نیستند یک طرف را انتخاب کنند و دیگری را فرونهند. مثلاً دوگانه انتخابات‌محوری و تحریم‌محوری و یا همان‌طور که قبل‌تر رایج بود، شاهی و مصدقی. بدیهی است در فقره اخیر انسان می‌تواند نه شاهی باشد نه مصدقی و قائل به خط سوم باشد. همانطور که می‌تواند قائل به مشارکت مشروط در انتخابات باشد.

به گمان من زمانی‌که در مسئله یا موقعیتی تضاد اساسی وجود داشته باشد، «وسط‌بازی» منتفی می‌شود. مانند وجود یا عدم ایران؛ یعنی کسی نمی‌تواند همزمان قائل به ایران یکپارچه و جدایی سرزمینی باشد. به همین سیاق معتقدم یک نیروی سیاسی نیز نمی‌تواند میان دو امر متناقض وسط‌بازی کند. چنانکه پیش‌تر گفته‌ام: «نیروی سیاسی نمی‌تواند همزمان روی دو صندلی بنشیند». به عبارتی باید چنین نیروهایی را وادار به انتخاب کرد تا به آشفتگی نظری و سیاسی اولاً برای خود و ثانیاً برای دیگران دامن نزنند.

«وسط‌بازی» معمولاً کنشی آرام و بی‌خطر تلقی می‌شود اما معمولاً وسط‌بازان برخلاف تصورشان به بازی ریسک‌آلودی قدم می‌گذارند. گویی این‌ها در زمان جنگ روی یال کوه/تپه‌ حرکت می‌کنند و می‌دانیم در چنان شرایطی هر آن ممکن است از طرفین جنگ مورد اصابت گلوله قرار بگیرند.

برای تقریب به ذهن ایده آقای ری‌شهری برای تأسیس جمعیت دفاع از ارزش‌ها را مرور می‌کنم. ایشان در سیاست معتقد به جریان سوم/خط سوم بود و جمعیت مزبور تلاش داشت خود را به‌عنوان نیروی سوم یا به‌تعبیر امروز «وسط‌باز» معرفی کند. اما، در مقطع انتخابات دوم خرداد اولاً مورد اصابت صریح‌ترین نقدها از سوی دو جناح راست و چپ قرار گرفت، و ثانیاً در لحظه‌ای ستادها و ظرفیت‌اش به آقای ناطق نوری هبه شد، و آخرالامر با رأی اندک از صحنه سیاست ایران حذف شد.

در پایان پرسشی مطرح است و آن این‌که آیا وسط‌بازی –با تعریفی که بالاتر ذکر آن آمد- معادل ساخت میانه‌ی قوی است؟ پاسخ منفی است.

وسط‌بازی چنانکه واضعان و حامیان آن ذکر می‌کنند ابژه‌ی قدرت و یا ابزار تسهیل‌گر آن است حال آن‌که میانه‌ی قوی بر آمده از نوعی موازنه قواست و از سطح قابل قبولی از سوژه‌گی برخوردار است؛ وضعیتی که در قدرت‌گیری جامعه‌ مدنی میان توده مردم و دولت پدید می‌آید. به دیگر سخن اگر فقره نخست از جنس گوشه‌چشم‌ها و عطایاست فقره دوم از نوع ائتلاف‌ و قدرت‌سازی از پایین است.

اگر توسعه و دموکراسیِ بازگشت‌ناپذیر را غایت سیاست‌ورزی در شرایط کنونی در نظر بگیریم، طبعاً قدرت جامعه مدنی در این میان نقش اصلی را ایفا می‌کند. در واقع، جامعه مدنی به شرط آن‌که دولت‌ساخته نباشد و استقلال کامل داشته باشد قادر است به نمایندگی از توده‌ها بر جامعه سیاسی اعم از دولت و احزاب اثر بگذارد و آن‌ها را مطابق مطالبات مردم جهت دهد.

حال آن‌که در جامعه مدنی دولت‌ساخته ما صرفاً با صورتک‌های مطالبه‌گر مواجه هستیم که اولاً قادر به چانه‌زنی با نهادهای قدرت نیستند زیرا خود برآمده از فرآیند نهادزدایی هستند و ثانیاً مطالبات متکثر جامعه را دفرمه می‌کنند زیرا ناگزیر از بازی در میدان محدود و از پیش تعیین شده هستند.

بیشتر بخوانید:

وسط باز خفه شو!! (اگر این تیتر را خواندید،لطفا ادامه مطلب را نیز بخوانید) هشدار ربیعی درباره خطر «رودررویی‌های خونین» / «وسط بازان» را به حاشیه می رانند تا «گسل سازان»، ایران را ویران کنند نوبت «وسط‌بازان» است؟ / اصلاح‌طلبی در اغما، براندازی در بن‌بست

۲۱۲۲۰ کد خبر 1728458

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سعید حجاریان اصلاح طلبان اصولگرایان وسط بازی وسط باز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۴۰۵۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استراتژی جدید برادر محسن؟ / رای اصولگرایی به رضایی برای زدن قالیباف

هدا احمدی در هم میهن به فعالیت های اخیر محسن رضایی در صحنه سیاسی ایران پرداخت و نوشت: آرایش سیاسی نیروهای اصولگرا برای دوره دوم انتخابات مجلس که 21 اردیبهشت ‌ماه برگزار می‌شود، تغییر کرد. برخی چهره‌ها و طیف‌های اصولگرا از ائتلاف‌های قبلی خود خارج شدند و ائتلاف جدیدی را رقم زدند. ازجمله محسن رضایی که تحرکات سیاسی‌اش در آستانه دور دوم این شائبه را به وجود می‌آورد که از شانا جدا و به صبح ایران پیوسته است. در آخرین عکسی که از او در کنار رائفی‌پور و سعید محمد منتشر شد، افرادی حضور داشتند که شاید بتوان آنها را از دشمنان قسم‌خورده محمدباقر قالیباف دانست.   رضایی که تاکنون درخصوص فعالیت‌های حزبی مجلس دوازدهم برخلاف دوران‌هایی که برای ریاست‌جمهوری‌اش تلاش می‌کرد، فعالیت سیاسی خاصی بروز نداده بود، حال با نشست‌های مختلف با رقیبان رئیس مجلس دوازدهم، گویا سیاست‌ورزی دبیر سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد فاز جدیدی شده است.   شاید نام رضایی را نسبت به برخی چهره‌های شناخته شده اصولگرایی در یک سال اخیر و برای‌ انتخابات پارلمان کمتر شنیده باشیم اما این امر نشان از این موضوع ندارد که برادر محسن، کنج عزلت گزیده بود و رفت‌وآمدی بین سیاسیون نداشت. او در ائتلاف شانا که ائتلاف اصولگرایان است، حضور داشت و پس از مدتی با جریان شریان جلسه برگزار می‌کرد.   حالا هم چند وقتی است در کنار رائفی‌پور و سعید محمد، اصلی‌ترین مهره‌های طیف نوظهور صبح ایران می‌نشیند. آن هم همان محسن رضایی‌ای که در طول چهار سال ریاست قالیباف بر مجلس تا آنجایی که در توان داشت، سعی کرد تا مانند دوستانش چندان رئیس مجلس یازدهم را مورد هجمه قرار ندهد، مگر در لفافه.   اصولگرایان هرگز به وحدت درستی نرسیدند و حزب‌ها و ائتلاف‌هایشان نیز همواره درصدد زمین زدن یک یا چند نفر از افراد خودشان بوده است. مثال بارزی که می‌توان از قالیباف و دوستانش نام برد اما سوالی که در کنشگری‌های ضدونقیض رضایی پیش می‌آید این است که چطور او به یک‌باره از سایه خارج شد و در دوره زمانی بسیار نزدیک به هم در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) حاضر و در ادامه در شریان و صبح ایران دیده شد؟   آیا محسن رضایی که همیشه سودای ریاست‌جمهوری را داشت، حال تنها رقیبش را در سال 1404 محمدباقر قالیباف می‌بیند (که گویا او هم چندان از اینکه به جای ریاست پارلمان بر صندلی ریاست قوه مجریه تکیه بزند، بدش نمی‌آید) بنابراین تنها استراتژی‌ای که به ذهنش خطور می‌کند، یار غار تمام جریان‌های اصولگرایی است. آن هم طیف‌هایی که برای زمین زدن قالیباف از هیچ کاری دریغ نکرده و نمی‌کنند.   هرچند این گمانه‌زنی که محسن رضایی چرا تنها قالیباف را رقیب ریاستش بر پاستور می‌داند و چندان وقعی بر رقابت با رئیسی نمی‌نهد نیز سوالی است که ممکن است پیش آید اما در مقابلش می‌توان به این موضوع نیز فکر کرد که اگر این گمانه‌زنی درست باشد، طبیعتاً محسن رضایی در صورت پیروز شدن رئیسی می‌تواند جای بیشتری در دولت آینده داشته باشد تا پیروز شدن قالیباف! کمااینکه تمام این جریان‌هایی که با آنها نشست‌وبرخاست می‌کند، با وجود اختلاف، یک هدف مشترک دارند، حذف محمدباقر قالیباف.‌   اگر کمی به عقب برگردیم نزدیک انتخابات 1400 ریاست‌جمهوری، رضایی و قالیباف رقابت جالبی با هم داشتند. این دو نفر که در جنگ یکی فرمانده ارشد و دیگری فرمانده زیردست بود، یک بار دیگر نیز یعنی سال 92 با هم مسابقه گذاشته بودند؛ اگرچه هر دو از آن رقابت ناکام بیرون آمدند. مجدداً سال 99 عزم رقابت کردند. رئیس مجلس به اسم نظارت بر قوانین و دبیر مجمع هم به ‌عنوان بررسی مسائل استان به سفرهای استانی می‌رفتند.   آن زمان که جهان در بحران کرونا بود یک سایت خبری از این خبر داد که محسن رضایی در شرایط کرونایی در کمتر از پنج ماه دست‌کم به ۱۵ استان و البته شهرهای مختلف استان تهران سفر کرده است. البته اصفهان، مرکزی، لرستان و فارس را هم به آن اضافه کنیم. در این فاصله کمتر از یک ماه البته همه سفرهای او نیز با عنوان دبیر مجمع تشخیص انجام شد.   همان زمان خبری مبنی بر احتمال نامزدی برادر محسن در انتخابات 1400 ریاست‌جمهوری نیز منتشر شد. اما سایت رضایی حتی خبر کاندیداتوری او برای مجلس را هم ترفند مخالفان برای سوزاندن او در انتخابات ریاست‌جمهوری دانست. این درحالی است که رضایی بالاخره در قامت رقیب رئیسی به میدان مبارزه وارد شد و باخت.

برنامه‌های سفرهای قالیباف هم تقریباً شبیه محسن رضایی بود. مثلاً در برنامه سفر کردستانش با فعالان فرهنگی و اجتماعی سنندج و ‌با شورای اداری استان جلسه داشت. آن زمان همچنین ویدئوهایی از دیدارهای مردمی قالیباف نیز منتشر شده بود که بسیار یادآور سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد بود. در نهایت محمدباقر قالیباف در قامت ریاست قوه مقننه و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آینده را ادامه دادند.‌   البته ناگفته نماند در ریاست‌جمهوری سال 1400 رضایی تلاش کرد با شکل‌دهی به یک ائتلاف بین خودش، سعید محمد و مرحوم رستم قاسمی، نوعی کنشگری انتخاباتی منجر به برد و یا منجر به وزن‌کشی را شکل دهد اما او نیز همچون تمام نامزدهای دیگر آن انتخابات، مستحیل در فرآیند برد ابراهیم رئیسی شد و نه ‌تنها در ایام همان انتخابات نیز حرف درشتی علیه رئیسی نگفت بلکه در پساانتخابات نیز همچون عمده دیگر نامزدها وارد دولت رئیسی شد.   اگرچه این یک سوال سیاسی جالب است که چرا تمام نامزدهای اصولگرای انتخابات 1400 به صورت یکجا (به غیر از جلیلی که خودش نخواست به دولت برود) وارد دولت رئیسی شدند و چه سیاستی پشت این کار نهفته بود؛ لکن این روایت قصد دارد صرفاً به محسن رضایی بپردازد.   آن‌طور که عصر ایران تحلیل می‌کند، سابقه و اطلاعات سیاسی نشان می‌دهد که محسن رضایی پس از خروج از سپاه علاقه خاصی به حضور در دولت داشته است.   گزارش‌هایی وجود دارد که او حتی در دولت خاتمی نیز ابراز تمایل به حضور در کابینه داشت. او از سال 84 به این‌ سو عملاً یک پای ثابت عمده انتخابات‌ ریاست‌جمهوری بوده است. انتخابات‌هایی که محسن رضایی به‌رغم انتخاب گفتمان‌های مختلفی از «دولت عشق» گرفته تا «پیوستن به اشکال‌گیرندگان بر انتخابات 88 سپس انعزال از آنها» توفیقی در آنها به دست نیاورد.   هرچه بود اما محسن رضایی پس از انتخابات 1400 بخشی از تمایل پیش‌گفته را عملی کرد و به‌ عنوان «معاون اقتصادی رئیس‌جمهور رئیسی» وارد دولت رئیسی شد؛ ورودی که البته از ابتدا هم پیش‌بینی می‌شد که بی‌فرجام باشد. بنابراین، این نخستین بار پس از سال‌ها بود که محسن رضایی از سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار می‌رفت.   به هر حال تحرکات جدید سیاسی محسن رضایی بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و او خواهد بود، اما با پیشینه‌ای که از این دو سیاستمدار و فرمانده قدیمی داریم، طیف اصولگرایان از هر جریان و حزبی ترجیح می‌دهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به رضایی رای دهند و همان‌طور که ابراهیم رئیسی را به ریاست رساندند،   حال اگر رئیسی مهره سوخته آنها شود، نفر بعدی رضایی باشد تا رئیس مجلس یازدهم. اینکه این اقدام علیه قالیباف چه دستاوردی برای رضایی دارد و حذف قالیباف از گردونه به ‌نفع چه کسانی است؛ نکاتی هستند که باید منتظر ماند تا در آینده‌ای نه‌ چندان نزدیک با رصد کردن تحرکات سیاسی آنها نتیجه گرفت.   اما در عین حال فعالیت‌های این روزهای محسن رضایی همواره این گمانه‌زنی را تقویت می‌کند که او سودایی جز کاندیداتوری دوباره برای ریاست‌جمهوری ندارد و گویا در عمل رقیبی قدرتمندتر از محمدباقر قالیباف نمی‌بیندی کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • وزیر کشور: ادعای حمایت دولت از یک لیست سیاسی در انتخابات بداخلاقی است
  • نقش مهم سیدحسین حسینی در پیروزی دراماتیک استقلال
  • سخنگوی دولت : در دوره‌ای مشق اقتصادی ما دست چهره‌های سیاسی بود / نگاه دولت در مسائل اقتصادی، اقتصادی است و مشابه آن عزیزان سیاسی نیست
  • استراتژی جدید برادر محسن؟ / رای اصولگرایی به رضایی برای زدن قالیباف
  • نگاه دولت به مسائل اقتصادی تخصصی است نه سیاسی
  • ۶۰ درصد صندلی‌های دور دوم مجلس به صورت الکترونیک انتخاب می‌شود
  • هفته بیست و ششم لیگ برتر| بلانکو در ثانیه آخر ناجی نکونام شد/ استقلال مُرد، بُرد و صدر را به پرسپولیس نداد
  • مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • وارن بافت سهام اپل را فروخت | تلاش برای تصاحب بازار کشور های آسیای میانه